تبیان، دستیار زندگی
ه با ناصر حجازی مرد همیشه محبوب استقلالی ها با ناصر حجازی یاد خیانت می افتیم. شاید مثل فضای فیلم های کیمیایی، اتفاقاً ظاهرش برای بازیگری فوق العاده بود، اما حجازی هیچ وقت بازیگر نبود. و دوباره خیانت؛ این سناریوی تکراری زندگی ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ناصر حجازی ، یک ضد قهرمان اما مرد شماره یک

مصاحبه با ناصر حجازی مرد همیشه محبوب استقلالی ها


با ناصر حجازی یاد خیانت می افتیم. شاید مثل فضای فیلم های کیمیایی، اتفاقاً ظاهرش برای بازیگری فوق العاده بود، اما حجازی هیچ وقت بازیگر نبود. و دوباره خیانت؛ این سناریوی تکراری زندگی مردی است که بازیگر نبود. مثل روزهای بازگشتش به استقلال روزهایی که شکل فیلم های کمیایی طی شدند. سکانس آخر بازی با سایپا بود که لابد باید حتماً مثل تمام فیلم های این ژانر با خنجری از پشت در کمر شخصیت اول فیلم به پایان می رسید. روی زمین سبز، واژه ها آنقدر قل می خورند که تغییر ماهیت می دهند. در فوتبال "مرگ" می شود "اخراج"، روز بعد گلر اخراجی که متهم اول بود تیتر یک شده بود. از قول او نوشتند. "حجازی اخراج شد"، تیتری که شاید سینمایی اش می شد "ناصر مرد" وقتی که آمد انگار تمام آبی ها تشنه دیدنش بودند، دریغ از یک دیالوگ ضد ناصر، یک زمزمه کوچک.

اول فیلم های کیمیایی همین است دیگر.

فیلم که به نیمه رسید، بوی کهنگی پیچیده و او که آمده بود تا تحول ایجاد کند، رفت، هر چند که نیمکت استقلال با حجازی هر چه نبود لااقل جذاب بود ... و او منتظر یک اتفاق است تا دوباره نقش اصلی رل این نیمکت را بازی کند، حتی اگر مثل مسعود کیمیایی تمام آن شور و امید تماشایی اثرهای تازه اش نا امید کننده باشد ناصر حجازی می توانست یکی از ماندگارترین بازیگران ایران باشد، مثل فردین، اما نشد، ناصر حجازی می توانست یکی از بهترین بسکتبالیست های تاریخ ایران هم باشد، اما نشد ناصر حجازی می توانست بهترین مربی تاریخ ایران هم باشد، اما نشد. ناصر حجازی مرد شماره یک دروازه تاریخ فوتبال ایران و آسیا شد، گرچه کارشناسان AFC می گویند نشد. در استقلال لفظ اسطوره فقط برازنده او بود و بس. اما آیا امروز او اسطوره آبی هاست؟ گمان نمی کنیم. ناصر حجازی همیشه میان قهرمان و ضد قهرمان در نوسان بود، روزی که جامعه دنبال ضد قهرمان می گشت. ناصر یک قهرمان بود و روزی که مردم دنبال قهرمان بودند، حجازی تبدیل به ضد قهرمان شد.امروز فرجام حجازی خانه نشینی است. "چنان که دست تطاول به خود گشاده منم!"

از بسکتبال شروع می کنیم، ورزشی که با آن وارد دنیای دیگری شدی، تیم ملی بسکتبال به تازگی در سطوح مختلف به موفقیت های متعددی دست یافته آیا اکنون همه بازی های تیم ملی را دنبال می کنید؟ شما هم از آموزشگاه های بسکتبال شروع کردید؟

- چندان هم بیراه هم نیست، اما من فقط یک بازی از تیم ملی تیم جوانان را دیدم. به نظر من جابر روزبهانی یکی از بازیکنان فوق العاده است که در زیر حلقه خوب کار می کند، رفلکس او ضعیف است، باید با این نوع بازیکنان کارهای زیادی صورت گیرد تا به تکامل برسند. البته روزبهانی جوان است و فرصت شکوفائی بیشتر را دارد. در حال حاضر در بسکتبال دنیا تمام بازیکنان از نظر بدنی و قدرت فیزیکی بسیار توانمند هستند. در این زمینه ما هم توانایی پیدا کردن بازیکنانی نظیر روزبهانی را داریم. در مملکت ما همه چیز وجود دارد، شما فکر می کنید حسین رضازاده چگونه پیدا شد؟ مثل رضازاده در ایران بسیار داریم اما از نظرها پنهان هستند. یک نفر باید به دنبال جذب این استعدادها باشد.

می توانید در این مورد مثالی بیاورید؟

- در تیم لورکوزن نفراتی هستند که با خروج باشگاه به کشورهایی مانند آرژانتین و برزیل سفر می کنند و با پیگیری مسابقات محلی و خیابانی به دنبال کشف بازیکنان با استعداد هستند. از جمله این بازیکنان که در حال حاضر در عضویت باشگاه های بزرگ هستند می توان به لوسیو، امرسون و زی روبرتو اشاره کرد که در ابتدا با رقم های اندک به لورکوزن آمدند و بعد با ارقام بالا به باشگاه های دیگر فروخته شدند. از این نوع بازیکنان در ایران بسیار هستند.

شما پیش از گرایش به فوتبال در رشته بسکتبال فعالیت داشتید؟

- در دوران دبیرستان من علاقه مند به رشته های والیبال و بسکتبال بودم و هر زمانی که از دبیرستان تعطیل می شدیم بسکتبال بازی می کردیم. در آن زمان بسکتبال را بیشتر از فوتبال دوست داشتم، در 16 سالگی در تیم منتخب دبیرستان ابومسلم بازی می کردم و به عضویت تیم ملی جوانان بسکتبال در آمدم.

در دوران آموزشگاه ها بازیکنانی که بعداً به عضویت تیم ملی جوانان در آمدند با شما هم دوره بودند؟

- بله در آن دوره حداد، جلال شهمیرزادی، برادران خلخالی و چنگیز وثوقی که در دبیرستان رهنما با هم بازی می کردیم. چنگیز وثوقی یکی از بهترین بسکتبالیست های آن دوره به شمار می رفت.

فوتبال را از کجا شروع کردید؟

- در آن زمان در زمین های خاکی واقع در منطقه دامپزشکی فعلی جامی برگزار می کردند به نام جام شهرزاد که من نیز در تیم خودمان به عنوان مهاجم بازی می کردم که بعد از این که در دبیرستان ابومسلم مشغول به تحصیل شدم اولین مربی ام "حسین دستگاه" مرا ترغیب به حضور در درون دروازه کرد. حسین دستگاه آن زمان برای کیهان ورزشی هم می نوشت. او پیشنهاد یک بازی در تیم منتخب کیهان ورزشی را داد. یک روز تاریخی تیم ما یک بر صفر پیروز شد و دیگر تصمیم قطعی گرفتم که گلر شوم.

اولین قرارداد شما با کدام تیم بود؟

- تیم نادر اولین باشگاه من بود که با دریافت 300 تومان با این تیم قرارداد بستم. شخصی به نام هویدا که استعدادیاب خوبی بود این پیشنهاد را داد. نادر در آن زمان در دسته دوم باشگاه های تهران بازی می کرد، با نادر تا فینال رقابتها و در آستانه صعود به دسته اول قرار گرفتیم. در بازی نخست که حالت "پلی آف" را داشت مقابل آرارات به تساوی بدون گل رسیدیم، بازی تکراری نیز باز با نتیجه یک بر یک خاتمه یافت و در نهایت کار به "شیر یا خط!" رسید که متاسفانه توسط سکه حذف شدیم. یکی از بهترین بازی های خود را ارائه دادم. توسط رایکوف به تیم ملی دعوت شدم. در سن 17 سالگی، باور نمی شد.

و اولین بازی با تیم ملی جوانان به خاطر داری؟

- در امجدیه مقابل تیم تاج بازی کردم که بسیاری از بزرگان آن زمان حضور داشتند و ما در آن بازی به تساوی سه بر سه رسیدیم. نیمه اول یک گل خوردم و تعویض شدم، مهدی عسگرخانی به جای من میدان آمد، اما آنقدر ترسید که خود را مصدوم نشان داد تا تعویض شود، دوباره من را به میدان فرستادند.

بهترین بازی دوران بازیگری شما کدام بازی بود؟

- این بازی را کسی در ذهنش به یاد ندارد دیداری بود در مقابل زسکا مسکو که برای اولین بار روزنامه آیندگان از من یک تیتر زد به این مضمون که "ناصر حجازی در برابر توپخانه ارتش مسکو هرگز تسلیم نشد." این بازی نقطه عطف دروازه بانی من بود. من در توپ گیری در این دیدار باور نکردنی ظاهر شدم از این بازی به بعد من به عنوان دروازه بان فیکس تیم ملی انتخاب شدم.

یکی از خاطرات آن دوران را برایمان بگویید؟

- در آستانه حضور تیم ملی جوانان در رقابتهای آسیابی بانکوک در یکی از تمرینات از ناحیه کتف مصدوم شدم و از سفر به تایلند بازماندم، این حادثه برای من خیلی سخت بود زیرا در آستانه اولین سفر خارجی به دلیل مصدومیت از تیم جوانان خط خوردم. روزها و شب ها برای این موقعیت گریه می کردم.

بعد از این مصدومیت چه زمانی دوباره به تیم ملی دعوت شدی؟

- در میان ناباوری اسمم در بین آنها نبود و رضا قلفساز و مهدی عسگرخانی ذخیره های من در لیست بودند. در سن 18 سالگی تصمیم گرفتم پررو شوم. به فدراسیون فوتبال رفتم، درهمان طبقه اول بودند؛ به رایکوف گفتم چرا نیستم. او اصرار داشت دروازه بانی که کتفش شکسته دیگر گلر نمی شود، اما اصرار من تاثیر داشت و من انتخاب شدم، بعد از دو هفته حضور در اردوی تیم ملی به عنوان دروازه بان اصلی انتخاب شدم و سپس به تورنمنتی در شوروی اعزام شدیم.

در بازیهای دوستانه شوروی حجازی آن درخشش همیشگی را نداشت انگار یازده گل خوردی؟ دلیل این موضوع چه بود؟

- در آن مسابقات تیم ملی با کنار گذاشتن "عزیز اصلی" ، تعدادی از بازیکنان تیم ملی با انتخابم مخالف بودند البته علت بازی های ضعیف تیم ایران در آن تورنمنت بیشتر ضعف تیم ما بود، شاید آنها عمدی داشتند. در آن تورنمنت در 4 بازی یازده گل دریافت کردم، بله کاملاً صحیح می فرمایید، اما در هیچکدام مقصر نبودم، البته بعد از این دوره از بازی ها به تدریج رایکوف خط دفاعی تیم ملی را ترمیم کرد و آنها را یکی پس از دیگری خط زد.

بعد از تیم نادر به کدام تیم انتقال پیدا کردی؟

- زمانی که تیم ملی از ترکیه بازگشت مرحوم علی دانایی فرد پیشنهاد بازی در تاج را داد و از سوی دیگر مرحوم آقا مدد نیز علاقمند بود که راه آهن بروم و در نهایت با دریافت مبلغ 6 هزار تومان با تاج قرارداد امضاء کردم و در ماه نیز 250 تومان حقوق برایم در نظر گرفته شد.

بالاترین دریافتی شما از کدام باشگاه بود؟

- وقتی که به مدت یک سال به شهباز (شاهین فعلی) رفتم بیشترین پول را که 350 هزار تومان بود دریافت کردم. البته یک بار نیز از سوی باشگاه تراکتورسازی پیشنهادی داده شد، برای من یک چک سفید فرستادند که هر مبلغی که خواستم در آن درج کنم اما به تبریز نرفتم. در آن زمان مدیر تراکتورسازی مرحوم پور صمدی بود.

چه سالی با تیم تاج قرار داد بستید؟

- سال 1348 به تاج رفتم و تا 1356 در این تیم عضویت داشتم و بعد به مدت یک سال و نیم به شهباز رفتم و در یک بازی نیز به عنوان فوروارد مقابل تاج بازی کردم و حتی یک گل نیز به این تیم زدم و شهباز آن بازی را سه بر یک برد. من خط حمله شهباز، و گل به تاج، نه خاطره خوبی نیست.

آخرین بازی شما در تیم ملی به چه سالی برمی گردد؟

- رقابتهای جام ملتهای آسیا در سال 1980 که کاپیتان تیم بودم و تیم به مقام سوم رسید که بعد از آن با توجه به طرح 27 ساله های تیم ملی دیگر مرا به اردو دعوت نکردند.

تعداد بازی ملی شما چند بازی است؟

- 70 بازی ملی دارم، البته در 29 سالگی من را از فوتبال ملی کنار گذاشتند. اگر قرار بود حداقل تا 39 سالگی بازی می کردم که توانایی این کار را هم داشتم، در دنیا از لحاظ تعداد بازی ملی به یک رکورد دست پیدا می کردم و حیف آن طرح لعنتی 27 ساله ها که انگار فقط برای نابودی من طراحی شده بود.

شما در دوره بازیگری تان از تیم های خارجی پیشنهاد داشتید؟

- بله یک پیشنهاد از تیم پاری سن ژرمن فرانسه بود، زمانی که ما با تیم ملی به فرانسه رفتیم (پیش از جام جهانی 78 آرژانتین) نماینده این باشگاه به اردوی تیم ما آمد و با مهاجرانی در مورد انتقالم صحبت کرد، اما حشمت خان مرا متقاعد کرد که بعد از جام جانی ممکن است با پیشنهادهای بهتری رو برو شوی این طور بود که با این موضوع موافقت کردم و آنرا به تعویق انداختم.

و درباره پیشنهاد منچستر یونایتد؟

- برای باشگاه منچستر خودم شخصاً اقدام کردم. این یکی راز است. خود با ابوالفضل جلالی رفتم فدراسیون و یک سر برگ برداشتیم و مهر فدراسیون را نیز زدیم در اوایل انقلاب با آن رضایت نامه تقلبی به انگلیس سفر کردم، به دلیل اینکه در جام جهانی تعدادی از بازیکنان منچستر در اسکاتلند بازی می کردند. آنها را می شناختم از جمله لومکاری، جوجوردن، گوردن مکوئین اینها همه عضو منچستر بودند. از لندن از طریق یکی از اعضای نزدیک خانواده ام با باشگاه منچستر ارتباط برقرارکردم و سپس آنها موافقت خود را اعلام کردند تا در تمرینات این تیم شرکت کنم. در این مدت یک ماه با منچستر تمرین کردم و 5 بازی نیز در تیم ذخیره های منچستر انجام دادم. اولین بازی در اولدترافورد پنج بر صفر بولتون را شکست دادیم و درخشش چشمگیری در آن بازی داشتم. بعد از این دیدار دیوید فکستون سرمربی منچستر مرا پسندید که با این تیم قرارداد امضا کنم. البته به دلیل اینکه فهمیدند رضایت نامه ام درست نیست دوباره به تهران بازگشتم و بعد از مراجعت مجدد به انگلیس گویا آنها دروازه بان دیگری را انتخاب کرده بودند که گری بیلی جانشین من بود. توی زندگی ام همین یکبار را تقلب کردم.

بعد از رایکوف شما با کدام مربیان کار می کردید؟

- اوفارل یکی از مربیان بود که او با دیسیپلین ترین مربی بود که تاکنون به ایران آمده، حتی فراتر از ایوانکوویچ، اوفارل کسی بود که کاپیتان تیم ملی ایرلند یعنی جرج بست را با آن همه شهرت از تیم منچستر اخراج کرد.

نظر شما در مورد برانکو چیست؟

- برانکو نتایج خوبی تاکنون گرفته است. ولی از نظر نحوه تمرین هنوز تمرینات برانکو را از نزدیک ندیدم.

چه اثری در تیم ملی داشته؟

- ما نفرات خوبی در حال حاضر داریم، این نفرات خوب عصای دست برانکو شده اند، کارهای استثنایی این نوع بازیکنان انجام می دهند که باعث برد تیم می شود، به طور مثال علی کریمی، چهار سال پیش علی دایی بود، مهدوی کیا هم اکنون جزو نفراتی است که کارهای مثبت زیادی انجام می دهد.

البته این مقایسه ها در آخرین بازی های تیم ملی در جام ملتهای آسیا بسیار مشهود است فوتبال ما آنچنان پیشرفت چشمگیری نداشته که بگویم برانکو خوب عمل کرد دلیل آن را هم می گویم. شما بازی های ایران باعمان و قطر را در جام ملتهای آسیا مرور کنید. آیا فوتبالی که عمان با ایران انجام داد قابل مقایسه با ماست؟ در دقیقه 93 به گل مساوی می رسیم که در همان بازی باید 5 گل از عمان دریافت می کردیم. خدا خواست و به ما کمک کرد تا بازی مساوی شود که اگر این گونه نمی شد تیم ایران حذف می شد و از دور رقابتها کنار می رفت. اگر خدا در آن بازی پشتیبان برانکو نبود تیم ما از گروهش بالا نمی آمد و برای ما فاجعه بود. به نظرم برانکو قلب پاکی دارد و مرد خوبی است، خدا هم به او کمک می کند.

شما در مورد نظم و دیسیپلین همیشه اصرار داشتید. همیشه هم شاخصه شما این موضوع بوده است. حالا پرسشی که دارم این است اگر شما به جای حشمت مهاجرانی بودید و قبل از جام جهانی و دروازه بان اصلی شما می گفت تا من مبلغ مورد درخواستم را دریافت نکنم با تیم ملی به جام جهانی نمی روم. چه واکنشی داشتید، کاری که می گویند شما انجام داده اید؟

- آن دروازه بان را انتخاب نمی کردم و به جام جهانی نمی بردم.

در این باره می شود اصل جریان را تعریف کنید؟

در زمانی که تیم ملی صعودش به جام جهانی قطعی شده بود برای اینکه تا حدودی وضع بازیکنان تیم ملی بهبود یابد من و علی پروین و تعداد دیگری از بازیکنان تیم ملی دور هم جمع شدیم تا با درمیان گذاشتن این موضوع با حشمت مهاجرانی پاداشی را برای ملی پوشان در نظر بگیرند. این موضوع را ما در هواپیما در زمانی که از فرانسه برمی گشتیم باحشمت خان در جریان گذاشتیم.

البته مهاجرانی این موضوع را به آتابای گفت که مورد موافقت قرار نگرفت، ولی من برای اینکه خانواده ام در شرایط خوبی بسر نمی بردند با پافشاری روی این موضوع اعلام کردم اگر مبلغ مورد نظر پرداخت نشود به جام جهانی نمی آیم، ابتدا حشمت خان بخشی از آن پول را در اختیارم گذاشت و قرار شد بقیه پول در فرودگاه پرداخت شود که در آخرین لحظه از سوی فدراسیون وقت، کاری صورت نگرفت. بقیه بازیکنان از جمله پروین هم تنهایم گذاشتند و سرانجام پای پرواز مهاجرانی با پرداخت باقی مانده آن پول مرا راضی کردند تا سوار هواپیما شوم. البته برای این کار دلیل داشتم زیرا کسی که برای فوتبال زحمت می کشد باید از آن طرف نیز متقابلاً مورد حمایت باشد و از هرنظر تامین گردد. این موضوع نباید یک طرفه باشد ، اتوبان باید دو طرفه باشد. البته به نظرم مهاجرانی به این دلیل این کار را کرد که به فکر خودش هم بود ولی من به فکر ایده و عقیده خودم هستم ممکن است که غلط هم باشد.

چه سالی وارد دانشگاه شدید؟

- در سال 1350 وارد مدرسه عالی ترجمه شدم و بعد از 6 سال به دلیل مسافرت های ورزشی موفق شدم لیسانس بگیرم.

در جام جهانی 78 آرژانتین، تیم ملی ایران با چه سیستمی بازی می کرد؟

- در آن سال ما با روش 2-4-4 بازی می کردیم و در بازی نخست مقابل هلند منهای 2 پنالتی که دریافت کردم بازی عالی به نمایش گذاشتم که از سوی کمیته برگزاری مسابقات نیز در تیم منتخب روز اول برگزیده شدم. در دیدار با اسکاتلند نیز روز خوبی را پشت سر گذاشتم و چند موفقیت عالی را از حریف خنثی کردم تنها در دیدار با پرو به دلیل مصدومیت از ناحیه کتف، از خودم راضی نیستم.

سیستم کنونی بازی با ایران چگونه است؟

- در حال حاضر تیم ملی با سیستم "1-3-2-4" بازی می کند که همان شیوه 1-5-4 است ولی شرایط بازی را باید مربی در نظر بگیرد. با هر تیمی نباید با یک سیستم بازی کرد. باید دید سیستم بازی با حریف همخوانی دارد و یا با این شیوه تیم به موفقیت می رسد. به نظرم این کار برانکو صحیح نیست. با یک تیم ضعیف وقتی بازی می کنید باید سیستم هجومی تر باشد به طور مثال می شود از سیستم 2-4-4 جدید استفاده کرد. ایران تاکنون تنها با یک شیوه در مقابل تمام تیم ها بازی می کند.

شما اگر این نفرات را در اختیار داشتید چگونه بازی می کردید؟

- در حال حاضر بهترین ها به اردو دعوت شدند، من هم بودم از همین نفرات استفاده می کردم.

در خط دفاع تغییراتی را بوجود نمی آورید؟

- در کنار رحمان رضایی، نصرتی را قرار می دادم و نیکبخت در سمت چپ دفاعی، در جناح راست همه نفرات متوسط اند، من بودم خسرو حیدری را دعوت می کردم، او خیلی بهتراز کعبی است.

خسرو حیدری قابل قیاس با حسین کعبی نیست. اگر او به جمع یازده بازیکن اصلی تیم اضافه شود بهتر هم بازی می کند البته برانکو بطور حتم کعبی را در ترکیب قرار می دهد، اما اگر مصدوم شود جایگزین برای او نداریم.

نظر شما در مورد میرزاپور چیست؟

- در حال حاضر او بهترین گزینه است، زیرا4 سال به طور مداوم از دروازه تیم ملی محافظت می کند. تنها ضعف او بازی با پاست که به تکنیک ضعیف او برمی گردد. او در بازی هوایی نیز کمی دچار مشکل است. بعد از میرزاپور به عقیده من واعظی رفلکس خوبی دارد، و "چپ دست" – اصطلاحاتی که خود حجازی به آن اعتقاد دارد- خوبی دارد.

در مورد رحمتی نظر شما چیست؟

- در این فصل خیلی بد کار کرده است؛ البته هنوز تلفنی با هم صحبت نکردیم ببینم مشکلش چیست. اکثر گلرها مانند میرزاپور، رحمتی، واعظی و ... در طول هفته با من در تماس هستند. او بیشتر در فکر ژست است تا بازی. در دیدار با صبا باتری هم دو گل دریافت کرده که یکی از فاصله 40 متری بوده است.

شما موافقید مثل کشورهای عربی حضور در دروازه بان خارجی را در ایران ممنوع کنیم، برای رشد دروازه بانها؟

- می شود این کار را کرد. در حال حاضر بعضی از گلرهای ماخوب کار می کنند. البته آنهایی که باید این موضوع را تشخیص دهند که کدام دروازه بان خوب کار کرده یا بد امثال ما هستیم نه کسانی که اصلاً فوتبال بازی نکرده اند و در این مورد خاص نیز نظر می دهند. به طور مثال در دیدار استقلال تهران و اهواز تاپالوویچ از فاصله 40 متری گل خورد که اگر درون دروازه بودم یک قهوه درون دروازه می خوردم و بعد با یک شیرجه توپ را مهار می کردم. تاپالوویچ روی این توپ دید کافی هم داشت اما خیلی کند بود . خدا کند این کار صورت گیرد تا امثال طالب لو و واعظی و ... را هدر ندهیم.

نکیسا را چگونه ارزیابی می کنید؟

- نکیسا یک زمانی خوب بود اما با دخالت پدرش به حاشیه رفت آن موقع باید نکیسا به اوج می رسید. بعد از یک دوره کناره گیری باز هم بازگشت، اما به دنبال حاشیه بیشتر می رود.

بعد از شما بهترین دروازه بان تاریخ فوتبال ایران چه کسی بود؟

- بهروز سلطانی یکی از دروازه بانان برجسته فوتبال ایران بود اما مغرور بود او دو سال آمد و بعد هم کنار رفت. سلطانی اگر می ماند یکی از دروازه بانان خوب ایران می شد.

در مورد آن بازی باور نکردنی شش بر صفر مقابل پرسپولیس چه اتفاقی افتاد که تاج این نتیجه را متحمل شد؟

- اگر من از ابتدا درون دروازه قرار می گرفتم به طور حتم ما آن بازی را در نهایت با یک یا دو گل واگذار می کردیم ولی به دلیل مشکلاتی که با باشگاه داشتم درون دروازه قرار نگرفتم و رشیدی بازی کرد. تا 15 دقیقه به پایان بازی تاج چهار بر صفر عقب بود و من هم در حال رفتن به خانه بودم که با خواهش و تمنا من را وارد زمین کردند.

و شایعه تبانی جواد الله وردی با تیم پرسپولیس در مورد این دیدار صحت دارد؟

- خیر؛ جواد بازیکن فوق العاده ای نبود و این درست که بعد از 4ماه به پرسپولیس رفت و این شایعه را قوی تر کرد. اما موضوع تبانی بی اساس بود.

از بازیکنان تاریخ فوتبال ایران کدامیک را می پسندید؟

- پرویز قلیچ خانی از نظر بدنی مثل مارادونا بود با این وجود عالی سر می زد، شوت می زد، نترس بود، هر پستی هم به جز دروازه با ن بازی می کرد.

در بین مربیانی که با شما کار کردند بهترین شان چه کسی بود؟

- رایکوف؛ ماهمه چیزمان را از رایکوف داریم اوفارل هم تاثیر گذار بود. غلامحسین مظلومی، اکبرمحمدی، محمود خوردبین، رضا قلفساز، حسن روشن، حسن مرادی، امیر عابدینی، از جمله دستاوردهای رایکوف بودند.

اگر در حال حاضر کلاس مربیگری برای ارتقای سطح دانش مربیان بگذارند شما در آن شرکت می کنید؟

- خیر، من تمام درسهای فوتبال را می دانم. ضمناً در دنیای کنونی فوتبال اکثر بازیکنان بزرگ مثل ریکارد، سونس، کیگان، ماگات، در دوره های بازیگری شان به دلیل حضور مربیان کارآزموده این موضوعات را آموخته اند و نیازی به مرور مجدد آن نیست، من نیز از این قاعده مستثنی نیستم. فوتبالیست بزرگ می تواند مربی بزرگی هم باشد. روزی در یک کلاس دو روزه بین المللی زیرنظر ونگلوش بود که به او لقب پرفسورهم داده بودند.

قبل از اینکه وارد مسائل تاکتیکی شود، من تمام مسائل را گفتم، محمود یاوری و مهدی مناجاتی بغل دستم نشسته بودند، تعجب کرده بودند. آخر کلاس حتی یک مدرک هم ندادند، حیف که از دو روز زندگی شخصی ام در تبریز گذشتم.